شوفر فرنگی مظفر الدین شاه که همراه اتومبیل به ایران فرستاده شده بود 
بر اثر بی احتیاطی، درویش خان را به سکوت ابدی محکوم نمود.
پس از این واقعه سرتیپ درگاهی آیین نامه ای به نام نظامنامه درشکه های عمومی تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور تدوین شد. در این سال گواهینامه ها نیز درجه بندی شده و سه نوع گواهینامه صادر گردید.
وزیر الوزراء نیز بعد از آن دستور داد که اداره پلیس نظمیه، شعبه ای به نام وسائط ناقله تاسیس شود و مقر آن در خیابان باب همایون باشد. ایجاد این تشکیلات در تهران همه در مقابل خون بهای مردی بود که حتی سیم های تار سنتی او قادر نبود رازهای گلوی دل آشفته اش را بنوازد.
مردی که درد زمان پر اضطراب خود را می فهمید، این گونه در خیابان های خلوت شهر تهران که اتومبیل ها سرعت بالایی نداشتند، در یک چهار راه که حتی یک چراغ راهنمایی هم نداشت، مرگ را تجربه نمود.
بعد از این واقعه ی نامنتظر بود که تعداد پاسبان ها افزایش یافت و سرانجام پاسبان ها در چهار راه ها با بازوبند سفید و چراغ راهنمایی بر دوش دیده شدند که با دست رنگ چراغ ها را تغییر می دادند. مرگ این نوازنده ی بزرگ، تلنگری برای تغییر وضع قوانین رانندگی بود تا دیگر مردم شاهد این حوادث دلخراش نباشند.
اکنون بعد از گذشت سال ها، نه تنها شاهد کاهش این گونه حوادث نبوده ایم 
بلکه همواره شاهد افزایش تصاعدی آن نیز بوده ایم.